تاریخچه شورای اسلامی شهر همدان

شوراها در فرهنگ ایرانی

مشورت و شورا به عنوان یک پدیده اجتماعی به اندازه تاریخ بشری قدمت دارد . این پدیده در جامعه ایرانی از ابعاد و سطوح متفاوتی برخوردار است .

برای بررسی جایگاه شوراها در فرهنگ ایرانی باید سطوح تصمیم گیری و فعالیت های موجود در جامعه ایرانی را مدنظر قرار داد.
در نخستین دوره فرمانروایی سیاسی ایران , ” دیااکو ” به صورت مشورتی از طرف قبایل ماد به حکومت انتخاب می شود . وی به درخواست مردم ماد و به صورت مشاوره ای حکومت می کند , اما این نوع سیستم سیاسی در جامعه ایران امتداد نمی یابد . می توان گفت بحث شوراها در ایران بیشتر در ساختار اجتماعی و فرهنگی ما نفوذ دیرینه دارد , تا ساختارهای سیاسی و حکومتی .
این مسئله با توجه به آن که فرهنگ سیاسی اسلام , وجود شورا را به عنوان یک امتیاز مکتبی پذیرفته است جای تأمل بسیاری دارد . در قرآن سوره ای از سوره ها ” شوری ” نام دارد و در همان سوره خداوند به مسلمین امر به شورا و مشورت کرده است.
… والذین استجابو الربهم و اقامو الصلوه و امرهم شوری بینهم و مما رزقناهم ینفقون …
… آن چه نزد خداست بهتر و پایدارتر است برای کسانی که ایمان آورده اند و دعوت پروردگارشان را اجابت کردند و نماز را به پا داشتند و کارشان با مشورت است و از آن چه به آنان روزی دادیم انفاق می کنند …
در این آیه نماز و شورا در کنار هم آمده اند . پیامبر نیز به عنوان اسوه حسنه ای برای امت اسلامی , موظف به مشورت با مردم است . خداوند در سوره آل عمران آیه ۱۵۱ می فرماید :
” این رحمت الهی است که تو را با مردم مهربان کرده است و اگر خشن و سنگدل می بودی همه از اطراف تو پراکنده می شدند . بنابراین بر آنان ببخشای و بر ایشان طلب آمرزش کن و در امور با ایشان مشورت کن و آنگاه که به کاری تصمیم گرفتی بر خداوند توکل کن ” .
در حدیث نبوی آمده است که : ” هر گاه زمامداران شما نیکان و توانگران شما سخاوتمندانتان باشند و کارهایتان با مشورت انجام شود , در این موقع روی زمین از زیرزمین برای شما بهتر است و اگر زمامدارانتان بدان و توانگرانتان بخیلان باشند و کارها با مشورت برگزار نشود در این صورت زیرزمین از روی آن برای شما بهتر است.”
بخش عظیمی از فرهنگ ایرانی آمیخته با چنین آموزه های دینی است که جایگاه شور و مشورت را در فرهنگ ایرانی از اهمیت ویژه ای برخوردار می سازد .
این مسئله در ادبیات و در بین حکمای ایران نیز به خوبی نمایان است . در میان داستان ها , اشعار و مثل های ایرانی , مشورت با دیگران برای رسیدن به هدف و انتخاب راه صحیح ستوده و آموزش داده شده است . حکیم مولانا قدرت و نفوذ شورا و مشورت را در تصمیم گیری و انجام امور چنین بیان می کند :

امر شاورهــم , پیامبــــر را رسـیــد *** گر چــه رایـــی نسبــت رایـــش ندید
در تـــرازو , جــو , طبق زر شدسـت *** نی از آنک جو چو زر گوهر شدســت
مشــورت کــن با گـــروه صالحــان *** بر پیمبــر امرشــــاورهـــم بـــــدان
امرهـــم شـــوری بــــرای ایـن بود *** کــز تشــاور سهـــو و کژ کمتر رود
این خردهــا چون مصــابیح انورست *** بیست مصباح از یکی روشن تر اسـت

بنابراین شورا و مشورت در جامعه ایرانی پدیده ای تازه و نو ظهور نیست , اما مفهوم شورا به عنوان یک نهاد اجرایی منتخب مردم , از پیامدهای جامعه نوین و مدرن پس از انقلاب صنعتی است . در جامعه ایرانی نهادهای اقتصادی و اجتماعی دارای سابقه مشارکتی هزاران ساله هستند . اما ساختار سیاسی از چنین پشتوانه فرهنگی و تاریخی برخوردار نیست .
در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی نیز گذر زمان تحولات چندی را در زمینه شورا و مشورت در جامعه سنتی ایران ایجاده کرده است و تا حدی می توان گفت که مشارکت و شوراهای سنتی در جامعه شهری , دیگر به ندرت قابل رویت است , اما هنوز در بین عشایر و جامعه روستایی ایران قدرت خود را حفظ نموده است .
در بین عشایر ایرانی مشارکت تولیدی درزمینه های دامداری هم چنان پابرجاست و کارکردهای پنهان و آشکار خود را داراست . در روستاها نیز مشارکت در زمینه اقتصادی قدمتی به وسعت تاریخ ایران دارد ” بند ” , ” واره ” و … نمونه های زنده ای از سنت مشارکت و شورا در فرهنگ ایرانی هستند که طی هزاران سال هنوز پابرجایند . مشارکت مردم در بناکردن مساجد , معابر , حمام و … نیز از مصادیق دیگر مشارکت در فرهنگ ایرانی است , اما همان طور که گفته شد این الگوهای مشارکتی کمتر در ساختار سیاسی ایران دیده می شود . برای نهادینه کردن مشارکت در ساختار سیاسی که در الگوی جدید , مشارکت اهمیتی ویژه دارد , باید با تکیه بر الگوهای سنتی مشارکت که عمدتاً در زمینه های اقتصادی و مذهبی ایران ریشه های تاریخی بسیاری دارد , اقدام کرد

تاریخچه فعالیت شوراهای اسلامی

یشینه انجمنهای بلدیه به تصویب قانون اساسی حکومت مشروطه برمی گردد که مجلس شورای ملی وقت قانون بلدیه را در آن مورد توجه قرار داد و به تصویب رساند.امروز حدود صد سال از به رسمیت شناختن حقوق سیاسی مردم ایران می گذرد. ملت ایران در این صده برای ابراز وجود و مشارکت در امور اجتماعی – سیاسی خویش دوره های چندی را سپری کرده اند. اولین قانون بلدیه در سال ۱۲۹۶ خورشیدی باذکر شرایط و وظایف انجمن بلدیه و شرایط عضویت درآن به تصویب رسیده است.
باروی کار آمدن رضاخان به دنبال کودتای ۱۲۹۹ برای شروع اصلاحات او یک مشاور آمریکائی درزمینه حکومت شهری و یک مهندس آمریکائی برنامه ریزی شهری را استخدام کرد و قانون بلدیه ۱۲۸۶ را لغو نمود ودر سال ۱۳۰۹ قانون دیگری به تصویب رسید که درآن انتخاب شهردار و سایر اعضای شهرداری را در اختیار وزارت داخله قرار داد. موضوع قابل توجه در این قانون در مورد انجمنهای بلدی ، اجازه وضع عوارض محلی به آنان بود که براساس ماده ۶ این قانون “مجلس شورای ملی به انجمن های بلدی اجازه می دهد که برای تامین مصارف بلدی هر محل به تنظیفات و روشنائی و تعمییرات و احتیاجات صنفی و مصارفی بلدی و امثال آن عوارض محلی وضع نماید…”در این دوره کالبدهای شهری تغییرات فراوانی یافت وخیابان کشی و ایجاد میادین جدید و تعریض معابر قدیمی که دگرگونی شگرفی را در سیمای شهری پدید می آورد ، مورد توجه قرار گرفت.
با سقوط رضاخان ازسریر قدرت و اخراج او مقدمات چند پاره شدن سیاسی کشور فراهم شد و دوباره مجلس هیات دولت ، سفارتخانه های خارجی و بالاخره مردم هر کدام به راه خود می رفتند که نوعی بی ثباتی را در پی داشت.پس از یک دوره سیزده ساله از دوره حکومت محمدرضا پهلوی ، سومین قانون شهرداری کشور با عنوان “قانون تشکیل شهرداریها و انجمن شهرها و قصبات” به تصویب رسید.در این قانون انتخاب شهردار در اختیار انجمن شهر نبود. پس از شروع خودکامگیهای محمدرضاخان و قرارگرفتن عنان اختیار دو مجلس شورای ملی و سنا در دستان او نهضت مردم سالاری در ایران خفه شد.در سال ۱۳۳۴ قانون جدید شهرداری به تصویب رسید که دارای ۹۵ ماده بود و فصلهای دوم تا چهارم آن به تشکیل و وظایف انجمن شهر اختصاص داشت.بر اساس ماده ۴ آن هر حوزه شهرداری انجمنی داشت به نام انجمن شهر که اعضای آن مستقیما با رای مخفی و اکثریت نسبی برای مدت ۴ سال انتخاب می شدند.
در ایران ، سازمان اداری شهرداری به گونه ای طراحی می گردید که در آن انجمن بلدیه از بلدیه جدا نبود و رئیس انجمن به عنوان کلانتر یا شهردار که مستخدم دولت محسوب می گردید ، انجام وظیفه می نمود و هر یک از اعضای انجمن نیز ریاست کمیسیون هایی را برای اداره امور بلدیه برعهده داشته است. در حال حاضر میان شورا و شهرداری جدائی وجود دارد و شورا صرفا وظیفه برنامه ریزی ، تصویب بودجه و نظارت را بر عهده دارد و هیچ نهاد دولتی حق صدور دستور انحلال شوراهای اسلامی را ندارد.با قدرت گیری حکومت مرکزی در دوره رضاخان شهرداری به اداره ای خدماتی تبدیل گردید و نگاهها به آن تغییر کرد و این وضعیت تا پایان دوران پهلوی ادامه داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی شوراها به عنوان یکی از ساختارها و نهادهای برخاسته از عزت بخشی و احترام به افکار مردم در جامعه جایگاه ویژه ای یافتند و امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب آن را به عنوان یکی از خواسته های مردم پیوسته مطرح می نمود.
با تدوین و تصویب قانون اساسی براثر تلاشها و اقدامهای مجدانه مرحوم آیت اله طالقانی شوراهای اسلامی به عنوان یکی از ارکان جمهوری اسلامی مطرح و تثبیت گردید.
در اوایل انقلاب با پیگیریهای جهاد سازندگی شوراهای اسلامی روستاها و شوراهای اسلامی تشکیل و شروع به فعالیت نمودند ، ولی به خاطر عدم قانون مناسب ناکار آمد متوقف شدند.
اولین قانون شوراهای اسلامی کشور در سال ۱۳۶۱ از تصویب مجلس شورای اسلامی گذشت و در جریان حوادث پس از انقلاب پنج بار دستخوش تغییرات و اصلاحات گردید و بالاخره در سال ۱۳۷۵ آخرین اصلاح آن به تصویب مجلس پنجم رسید و با تشکیل دولت آقای خاتمی انتخابات شوراهای اسلامی در سال ۱۳۷۷ فراهم گردید و اولین دوره نمایندگان شوراهای اسلامی شهر و روستا از تاریخ ۹/۲/۱۳۷۸ فعالیت خود را شروع کردند.